این فقط آتش نشان ها نبودند که در آتش سوزی ساختمان پلاسکو سوختند...
مادری که چشم انتظار خیره به در نشسته،خواهری که از اضطراب مدام از پله ها بالا پایین میرود،
برادری که دست به دعا پای تلفن است،
پدری که با دقت و استرس به اخبار گوش سپرده،
همسری که با گریه به زمین میکوبد،
دختری که با چشم های معصومش میپرسد:"بابا برمیگرده، مگه نه؟"،
پسری که با بغض به عکس های پدرش زل زده،
اینها هم جوری در آتیش پلاسکو سوختند...
انتظار تک تکشون رو به زانو در آورد...
و خبر شهادت عزیزشون، خانه شان را ویران کرد...
آتش در آن روز فقط به پلاسکو صدمه نزد،
آتش آن روز خانه ی تک تک شهدای آتش نشان و مردم گرفتار زیر آوار را سوزاند دنیای عجیب و غریب من...
ادامه مطلبما را در سایت دنیای عجیب و غریب من دنبال می کنید
برچسب : پلاسکو, نویسنده : 7irca2015a بازدید : 9 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 3:02